لودگی

تهوع نوشت

لودگی

تهوع نوشت

بی گمان

چقدر خوب است که تو بروی دانشگاه هنر

یک کمد داشتی باشی پر از قهوه

یک قفسه داشتی باشی پر کتاب و نمایشنامه

لیوان قهوه را بگیری دستت

بروی روی تراس کوی دانشگاه

قهوه داشته باشی...کتاب داشته باشی...و آرامش

و شالی آبی نیلی ...و هوا هم سرد

و پسرکی ژولیده آن دورتر دستهایش را تکان دهد

نظرات 1 + ارسال نظر
صاف یکشنبه 3 مرداد 1395 ساعت 15:44 http://aliism.blogfa.com/

بی گمان این خیلی خوبه . ولی اینکه خودش یه جور خیال و گمانه و اسم پست بی گمانم در نوع خودش خیلی جالبه..

چقد خوبه یکی بیاد اسم پست آدمه بفهمه
چه خبر از علی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.