لودگی

تهوع نوشت

لودگی

تهوع نوشت

مرور نظرات


یک نفر باید آدم رو بلد باشه...!کسی هست و کسانی هستند که میتونن مرهم تمام اون زخم های قدیمی عفونی باشن... کسی که لازم نیست برای خندوندنت تلاش کنه چون خنده هاش باعث میشه که بی اختیار بخندی.... کسی که تمام کوچه پس کوچه های ادم رو بلد باشه.... و بی شک تمام این فرد و تمام این احساسات با پوست و گوشت و خون ادم یکی میشه و یکهو به خودت می آیی و میبینی که ای دل غافل....!
شاید آدمی بتونه از اون شخص فرار کنه ولی با احساسات جاری در رگهاش با این التهابی که زیر پوستش میدوه و ضربان قلبش رو بالا میبره میخواد چیکار کنه.... شاید آدم بتونی از کسی که دوسش داره فرار کنه ولی از احساساتش نه ، نمیتونه... چون جزئی از‌ اونه...
شاید همه چی از یه شعر عاشقونه شروع بشه یا حتی یه لبخند....
بالاخره اونی که ادم رو بلد باشه یه راهی برای رخنه قلب و آمیخته شدن با تمام وجودت پیدا میکنه....
و بدبختانه راه گریزی‌نیست....

نظرات 3 + ارسال نظر
دخترک دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت 13:49 http://minitranslator.blogfa.com

حرف دل بود
از یه جایی به بعد اونقدر داغون میشی که هیچی دررمون نیستش

هیچی و هیچکس

تارا شنبه 10 مهر 1395 ساعت 01:22 http://www.shaanaar.blogsky.com

و البته چقدر به نظر اشناست این پست...
اما ذهنم یاری نمیکنه...

نوشته خودته....زیر یکی از پستام

تارا شنبه 10 مهر 1395 ساعت 01:21 http://www.shaanaar.blogsky.com

کسی هست
کسانی هستند
که چاله هایت را پر میکنند....

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.