لودگی

تهوع نوشت

لودگی

تهوع نوشت

نقطه

لهم...

له به عمق کلمه

همین

نظرات 7 + ارسال نظر
گیس سیاه چهارشنبه 10 خرداد 1396 ساعت 07:39 http://fakhteyeepegah.persianblog.ir/

خیلی خوب بود

نوشته هات عالین
و این یعنی تو اهل ادبیاتی

خورشید جمعه 29 اردیبهشت 1396 ساعت 16:58

فکر کردم تو قسمت پیوندات هست دیگه ادرس نمیخواد تانگوی چند نفره

باو من که می دونم آدرس وبتو
حالا شاید یکی این نظرو خوند خواست به وب صاحب نظرم سر بزنه
اینطوری می تونه بیاد وبتو ببینه...

خورشید پنج‌شنبه 28 اردیبهشت 1396 ساعت 07:56

رفیق خوبی؟

مرسی....حداقل زنده ایم
تو خوبی؟ میای آدرس وبتم بزار

تنها یکشنبه 24 اردیبهشت 1396 ساعت 14:25

:/
یه تایمی
یه جایی
تو کسری از ثانیه
آدم متلاشی میشه..
حس گس و نا امیدی وجودشو فرا میگیره
همونجاس که میفهمه زندگی چقد مزخرفه-___-

امیدوارم اون لحظه ادامه دار نباشه

سحر دوشنبه 11 اردیبهشت 1396 ساعت 21:20

این روزها این واژه رو از زبان خیلی ها می شنوم، اما خودم تا حالا به کار نبردم ... داغون با له فرق داره؟!!!

داغون گوشه و کنارش زده بیرون...خط خطی شدس ولی له پکیده

خورشید شنبه 9 اردیبهشت 1396 ساعت 13:42

خب به من چه دست خودم نیست وقتی کلمه له رو می شنوم یاد دیزی و گوشت کوب می افتم
خب تنها چیزی که ادم با حرص میکوبه دیزیه یه جورایی داغ دلیشو از دنیا موقع کوبیدن دیزی خالی میکنه
برعکسش اون وقتی که دنیا بگذارت تو گوشتکوبش و هی بکوبت
حالا ربط له شدن و گوشتکوب ودیزی رو متوجه شدی ؟

خیلی تصویری مشاهده کردم

خورشید شنبه 9 اردیبهشت 1396 ساعت 07:16

یاد گوشتکوب و دیزی افتادم :))

دمت گرم...تشبیه خوبی بود...الان بهتر می دونم صرفا داغون باشم اینجوری مثلا دوستان یاد پرتقال خونی بیفتن...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.