لودگی

تهوع نوشت

لودگی

تهوع نوشت

خسته

می دانم !
آخر یک روز ...
خسته می شود از نیامدنش !
شوخی که نیست !
مگر آدم ...
چــــقدر می تواند نیاید !!

جالب انگیز

دارم با یه وسیله مزخرفی به اسم کروم بوک پست میزارم که کیبورد فارسی نداره...

کوتاه و مختصر می نویسم

یک بلاگی رو دنبال میکردم که یه دختر شمالی بود که داشت پزشکی می خوند با کلی استرس روزانه...با یه تم افسردگی...با کلی ترس...


امروز فهمیدم دکتر شده...ازدواج کرده...حالش خیلی بهتر به نظر میرسه

خوشحالم که زندگی همیشه برای همه هم خیلی سختگیر نیست...

شعر

آن را که جفاجوست نمی باید خواست - سنگین دل و بدخوست نمی باید خواست

ما را ز تو غیر از تو تمنایی نیست - از دوست به جز دوست نمی باید خواست

شعر

آن را که جفاجوست نمی باید خواست - سنگین دل و بدخوست نمی باید خواست

ما را ز تو غیر از تو تمنایی نیست - از دوست به جز دوست نمی باید خواست

چیزی که نداریم و ندارم...عشق

در سال ۱۸۰۹ بتینا برای گوته نوشت: "تمایل شدیدی دارم که شما را برای همیشه دوست بدارم" این جمله‌ی به‌ظاهر پیش پا افتاده را به دقت بخوانید. از کلمه‌ی عشق مهم‌تر، کلمه‌های "همیشه" و "تمایل" است!

آنچه بین آن دو جریان داشت، عشق نبود،جاودانگی بود...

میلان_کوندرا

جاودانگی