حال یادداشت نوشتن نداشتم اما پستای یکی دو روز بچه ها اساسی حالمو گرفت
یادمه یه زمانی یه دختر توی زندگیم بود به اسم سارا
این بشر ذاتا انسان خوبی بود ... یادم نمیاد هیچ وقت چیزی ازم خواسته باشه یعنی شدیدا مغرور بود...خیلی زود قضیه عاطفی شد و اما احمقانه نزدیک نشده بودیم به همین خاطر هنوز این قسمت از حرفایی که بهم زد یادم مونده... طلاق گرفته بود... پنج شیش سالی ازم بزرگتر بود اما نمی دونست...از لحاظ مالی و فرهنگی خیلی از شوهرش بالاتر بوده و باعث شده بود این آدمم پیشرفت کنه... یه روز نمی دونم چی شد که درباره ی وقتی حرف زد که شوهرش کتکش می زد ... اولین بار بود که برای بدبختی یه زن نشستم گریه کردم ... هنوز از صدای بغض زدم پشت تلفن حالم بهم میخوره ولی به این بغض توی زندگیم احترام میزارم ... از اون آدم خداحافظی کردم چون می خواسستم به زندگیش برسه اما الان جامعه پره از این کثافت کاریا که سر زنا میاد
ما نسل کثیفی هستیم
شاید کثیف تر از ساسانیا . چون حداقل اونا بازی احساس و اروتیک جنسی کثافت مارو نداشتن
من آدم خوبی نیستم ولی جدی یه جاهایی درک نمی کنم خرد کردن احساس زنانگیو
شاید زنا احمق یا احساسی باشن ولی ما حق نداریم استعمارشون کنیم
حالم که بهتر شد این پستو حذف می کنم
با تک تکسلولام حسش کردم...
من حس تورو قبول دارم...
moshkel ensaniyate
k in rooza morde
farqi nadare zan bashi ya mard
inja dar haqe hame joor jensiyati zolm mishe
vali ma bishtar zolmaei k be zana mishe ro mishnavim
می دونی حرفامون شبیه شعار شده
نگو احمق
هرچند میگی شاید
ولی نگو احمق
نمیدونی همون احساسات احمقانه چه قدر حیاتین
منم روزایی داشتم که به این احساسات نیاز داشته باشم
ولی اگه اعتراف کنم ، زن بودنو درک نمی کنم
گاهی زن بودن غمگین ترین جبره یه آدمه...
اما فقط گاهی...
فک کنم این پست منو فقط تو فهمیدی
امیدوارم همیشه شاد باشین و سلامت
ممنون
96518
خراب...
همین که فکر میکنین خرن باعث میشه استعمارشون کنین!
البته فکر کنم استثمار واژه ى بهترى باشه!
من دانشجوی انصرافی قضاوتم...
ادامه ندادم چون نمی خواستم کسیو قضاوت کنم
زنا هر چی هستن به خودشون مربوطه
ولی حال آدم بودنمون خرابه