لودگی

تهوع نوشت

لودگی

تهوع نوشت

دکتر

یه زمانی متعجب می شدم اگر کسی می خواست درباره دکتر پستی بنویسد

اما حالا خودم حس می کنم چیزی باید درباره این آدم نوشت

دکتر فرصت طلب ترین آدم ممکن در نمره گرفتن است

دکتر همیشه سفید می پوشد

دکتر بجز کرایه رفتن که من حسابش کردم باقی کرایه تاکسی ها را حساب کرد(همشهری اصفهانی برخی دوستان کاملا اصفهانی برخورد کرد)

دکتر دیروز با مامور مترو درگیر شد

با پلیس فحش کاری کرد

بعد یک ساعت علاف کردن ما ، در حالی که من به هر کسی که میشناختم زنگ زده بودم و مستاصل گوشه ای کز کرده ...و قلبی که حس می کنم تیر می کشد

دکتر از اتاق بیرون آمد

خندان و خوش و بش کنان با مامور مترو پلیسی که من را تهدید کرده بود...دکتر آدم ناجوری است

شب مجبورم کرد هر سه تایشان را ببرم یک رستوران شیک ... بهترین غذایشان را بگیرم...و بعد به خاطر کرم سبزی که داخل سبزی بود با صاحب رستوران دهن به دهن شد


اما من دکتر را دوست دارم...و چقدر مزخرف نوشتم

اما این متن را دوست دارم

راستی حامد را هم دیدم... و حامد همچنان مرا بسیار دوست دارد...و چنان در آغوش می کشد که انگار برادری از دورترین سفر باز آمده

دیروز

قم

و جای تو خالی

ای کسی که هیچگاه نمی آیی

نظرات 1 + ارسال نظر
تارا شنبه 15 خرداد 1395 ساعت 22:38 http://www.shaanaar.blogsky.com

اگه یه جای خوب
مثلا یه کافه ی خوب اونجا پیدا کردی شاید اومد......!

قراره یکی بهم یاد بدن
http://shaparak2013.blogfa.com/tag/%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.