لودگی

تهوع نوشت

لودگی

تهوع نوشت

آن مرد

یک  وقت هایی هست می فهمی واقعا کسی برای اتکا کردن نیست، حتی گذشته، حالا باید دوید، رفت

ظرافت

و شاید اگر بعضی ها را که

دوستشان داری بدانی حالشان خوب است

بدانی کسی را دارند که دوست بدارند

بدانی قرار نیست آزار ببینند

بدانی می توانند کنار آن ساحل بکر با لذت دم خواهند زد

بدانی شب پر ستاره ی کویر را در سکوت پر ، تنها نخواهند بود

بدانی آن جنگل سرد را خندان و بازیگوشانه گذر خواهد کرد

و تو حالت خوب می شود

و تو دیگر تنها

غمزده

و رو به فسردن نخواهی بود





افسوس که همگی حیوانیم و محروم از این احساسات


برخی

بعضی از کلمه ها هستن یه بار معنایی خاص دارن

از یه جا داری رد میشی ...

یهو یه کلمه

یه عکس

یه جمله از یه غریبه

تورو یاد یه حس میندازه...اصلا می برتت توی اون حس

خب اینکه بعد این اتفاق حالت خیلی خوب باشه یا خیلی بد ... دیگه بستگی داره به اون آدمی که این حسو ازش یادگاری گرفتی

و من چقدر یادگاری های خوب غیر واقعی دارم

اصلا کسیم توی این لحظه هست که یه حرف یه کلمه یه عکس اونو به یاد حسی از من بندازه

و شاید...

95

سلام

یک ماه کامل نبودم

تا پارسال به تغییر سال اعتقاد داشتم

ولی الان برام یه باری مسخرس که یه عده فرصت طلب کاسب کار باهاش خون مردمو میمکن

خب اما با تاخیر 21روز عیدتون مبارک

امیدوارم سال خوبی باشه براتون

به قول یارو و همچنان آنچنان چنین و چنان کنید بی چون چرا