لودگی

تهوع نوشت

لودگی

تهوع نوشت

باز من

یه دوره ای خیلی دوس داشتم آدم متفاوت و روشنفکری به نظر برسم

مدتها سعی کردم بنویسم، و البته یه مکتوباتی اعم از شر و ورای حسی، قصه های تقلیدی، آثار مکتوب شخمی و همچنین تلفیقی از گه قلمی و روشنفکر زدگی هم به منصه ظهور رسوندم....در نهایت در وادی نوشتار هیچ چیزی نشدم!

یه دوره ای سعی می کردم آدم باسوادی به نظر بیام، و چس مثقال کتابایی که خونده بودم و جملاتی که از بین همین چس مثقال می گفتم برا بعضیا این توهمو به وجود می آورد...توهم نوشتن هم بواسطه همین کتابا بود

در تمام زندگیم سعی کردم به نظر همه ، آدم پاک و سالمی به چشم بیام، البته این هم بگم در کمال ناباوری توانایی ظلم به هیچ موجودیو ندارم، ولی اغلب خوب بودنم تظاهر بوده...ظالم نیستم اما خب خوبم نیستم...مثل هر مرد خر دیگه‌ای از جنس خریت مردانه شریف، این خوب بودن وقتی به دخترا و زنا رسیده خیلی مهربانانه تر و انسانی تر شده...ولی واقعا می خوام در آینده این امکانو به خودم بدم که اندکی عوضی گری رقیق و بدون آسیب زدن هم به اخلاقم اضافه بشه، مخصوصا در رابطه با قشر زنان...

و همچنین فهیم تر نسبت به مردان....

یه دوره ای هم توهم موفق بودنو داشتم الان اصلا ندارم

یه دوره ای هم توهم عشق...

یه دوره ای توهم هنرمند بودن...

یه دوره ای هم توهم خوب بودن....
در حال حاضر حس پیر شدن دارم
چه آبگوشتی ساخته و پرداختم....