لودگی

تهوع نوشت

لودگی

تهوع نوشت

دلم تنگ است

به دیدارم بیا هر شب


در این تنهایی تنها و تاریکِ خدا مانند


دلم تنگ است


بیا ای روشن، ای روشن‌تر از لبخند


شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی‌ها


دلم تنگ است


بیا بنگر، چه غمگین و غریبانه


در این ایوان سرپوشیده


وین تالاب مالامال


دلی خوش کرده ام با این پرستوها و ماهی‌ها


و این نیلوفر آبی و این تالاب مهتابی


به دیدارم بیا، ای هم گناه، ای مهربان با من


شب افتاده ست و من تاریک و تنهایم


در ایوان و در تالاب من دیری ست در خوابند


پرستوها و ماهی‌ها و آن نیلوفر آبی


بیا ای مهربان با من!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد