لودگی

تهوع نوشت

لودگی

تهوع نوشت

استکهلم

      می دانید گفتن این حرف هیچ دردی را دوا نمی کند

اما راستش خستگی پست قبل هنوز در تنم مانده

در ادامه ی پست قبل می نویسم :

   دلم هوای یک نجیب زاده ی بلژیکی مو سرخ لاغر کرده است که از کودکی یادش داده اند با کپه ای از کتابها روی سرش راه برود

آنقدر مودب و آنقدر متین که نشود بی خجالت صدایش کنی

من اینگونه راه رفتن را دوست می دارم. قدمها متوازن و سبک

یا زنی از استکهلم که هر جمله ای که می گفت می شد درباره اش از شکسپیر ، گوته و مون همتا و مثال آورد

راستش دختران ایران بی انصاف اند...

مثل دستمال می مانند که دوس دارند خودت را رویشان پاک کنی و بروی

من در نوجوانی فهمیدم که اگر بخواهخی با دختری از این سرزمین بمانی نامت را می گذرد کنه، سیریش و زبان نفهم

دختر این شهر مردان تن آلود را دوس دارند...

مردان که هر شب با زنی تازه می خوابند

ن پسران ساده ی خواب آلود را

نظرات 5 + ارسال نظر
صاف شنبه 18 مهر 1394 ساعت 16:09

اوهوم
+من در حال حاضر یه 50 سانت گیس بافته ی بریده شده دارم که نمی خوامش

تارا چهارشنبه 15 مهر 1394 ساعت 18:01 http://www.shaanaar.blogsky.com

فقط کافیه که بتونی خیلی بهتر‌ اون چیزی که هستی خودتو نشون بدی.....

صاف چهارشنبه 15 مهر 1394 ساعت 17:47

چه قدر جالب که دید دخترای ایرانی به پسرای ایرانی
با دید پسرای ایرانی به دخترای ایرانی یکیه

این که اسمش زندگی نیست :/
+ارمان گرایی همونقدر که خوبه به نظرم مخربم هست
ما هممون خیلی ارمان گراییم
به ایده الای مهمی فکر می کنیم که شاید هیچوقت نیان و اومدن و نیومدنشون دست ما نیست
هی ام می ریم دوتر ...
هی مرزای دورمونو رد می کنیم و وقتی به چیزی یا کسی رسیدیم که از ایده المون فاصله داره خیلی می خوره تو پر خودمون و زندگیمون

با مطلقه های ایرانی هم می شود خوش بود... با هر کثافتی میشه زندگی کرد ولی باید رویا داشت
باید به چیری فکر کرد که بشه به خاطرش دوید ...و زحمت کشید
جنسیت مسئله ایه که همه توش تجربه دارن و نظر میدن ...خیلی چیزای دیگه مام اینطورین

آسمان چهارشنبه 15 مهر 1394 ساعت 13:53 http://aseman9.blogsky.com

سلام!
من در جواب این پستت میتونم یک متن بلند بالا بنویسم
اما خلاصه ش اینه
تو یه وبى چن وقت پیش اینو خوندم که : چرا خانوما خودآزارى دارن؟و مرداى بد!! رو ترجیح میدن؟
و جوابى هم که داده شده بود کاملا علمى بود
میگفت که توى سیستم عصبى ما خب ویژگى پاداش و مجازات هست.یعنى مثلا وقتى که یه نفر بهمون میگه دوسمون داره طبیعتا خوشحال میشیم.اما تو سیستم عصبى خانوما(اینجاشو مطمئن نیستم که فقط خانوما اینجورى ان یا درجه شون بالاتره و اینا) خلاصه تو سیستم عصبى خانوما اینجوریه که وقتى یه هیجانى رو تجربه میکنن این خوشحالى ى که ایجاد میشه بسیاااااار بیشتر از حالتیه که یه پاداشى بگیرن(مثلا جایزه بگیرن:دى) و به همین دلیل هم هست که خانوما تو روابطى که طرف مقابلشون نسبت بهشون مثلا بى اهمیت باشه یا طرف با اِن نفر رابطه داشته باشه، این فراز و فرودا و در حقیقت این هیجاناتى که تو اون رابطه ایجاد میشه براشون لذت بخش تره!و این منحصر به خانوماى ایرانى هم نیست!
در ادامه ى این توضیحات من یادِ این ضرب المثل؟!!! "آویزونى گریزونه، گریزونى آویزونه!" افتادم که فکر کنم مرتبط باشه با قضیه
یعنى مثلا شما فکر کن یکى هر روز بیاد بهت بگه دوستت دارم.خب تکرارى میشه دیگه.اما آدمى که هر ٢ ماه یه بار میگه دوستت دارم این دوستت دارمه بیشتر به دل میشینه!!!
واى چقدر نوشتم.سوالى داشتى در خدمتیم:دى
حالا تو هم خودتو اذیت نکن.دختراى خارجى هم همچین به از ایرانیاش نیستن.یعنى کلا همون طور که مردا همه سر و ته یه کرباسن! خانوما هم همین طورن

نسرین چهارشنبه 15 مهر 1394 ساعت 11:23

پسران ِ ساده ی خواب آلود ... چه می خواهند؟

من اون موقع یه گیس بافده ی بریده شده می خواستم
افکار مغشوش نوجوانی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.