لودگی

تهوع نوشت

لودگی

تهوع نوشت

فروغ

یکی از شعرای فروغ هست که گاهی آدمو میکشونه سمت خودش

میگه 

باد ما را با خود خواهد برد

در شب کوچک من ، افسوس

 

باد با برگ درختان میعادی دارد

 

در شب کوچک من دلهرهء ویرانیست

 

 

 

گوش کن

 

وزش ظلمت را می شنوی ؟

 

من غریبانه به این خوشبختی می نگرم

 

من به نومیدی خود معتادم

 

گوش کن

 

وزش ظلمت را می شنوی؟

 

 

 

در شب اکنون چیزی می گذرد

 

ماه سرخست و مشوش

 

و بر این بام که هر لحظه در او بیم فرو ریختن است

 

ابرها، همچون انبوه عزاداران

 

لحظهء باریدن را گوئی منتظرند

 

 

 

لحظه ای و پس از آن،هیج

 

پشت این پنجره شب دارد می لرزد

 

و زمین دارد

 

باز می ماند از چرخش

 

پشت این پنجره یک نامعلوم

 

نگران من و تست

 

 

 

ای سراپایت سبز

 

دستهایت را چون خاطره ای سوزان، در دستان عاشق من بگذار

 

 

 

و لبانت را چون حسی گرم از هستی

 

به نوازش لبهای عاشق من بسپار

 

باد ما را با خود خواهد برد

 

باد ما را با خود خواهد برد



می دونین منم گاهی به تنهایی خود معتادم

نظرات 1 + ارسال نظر
تارا پنج‌شنبه 3 دی 1394 ساعت 00:26

وبلاگت چی شد یهو؟
فکر کردم حذف کردی و بی خدافظی رفتی که رفتی....!

یه بارم اینطوری شده بود...زود برمی گرده

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.