لودگی

تهوع نوشت

لودگی

تهوع نوشت

پسرخاله جان

پسرخاله جان بر خلاف من که به اصرار دوستان آدم فلسفی و ریا کاری هستم، انسان ساده و خوبیست

و البته پسرخاله جان مطمئنن از من خشگلتر است

و اما چند سالی کوچکتر...چیزی در حدود هیجده

و تاز فهمیده است زن حسی متعالی است...البته در حد فهم خودش

پسرخاله جان دیشب آمده تهران و امروز تا چند روز دیگر آویزان ماست

خب پسرخاله جان می گویند که دختران تهران را دوست دارد

و من مانده ام با این بچه .... با این تمایلات واضح و عریان و ترسناک

من هیجده ساله هاله تقدس داشتم

اما این بچه...نمی دانم شاید همین چند ساله بشود فاصله یک نسل

نظرات 4 + ارسال نظر
دختر بهمنی چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 16:52 http://dokhtarebahmani.blogsky.com

سلام..

کلا هر چیزی که تا حالا تجربه نکرده باشین براتون جالبه مخصوصا اگه تمایلی به انجامش هم داشته باشین و بازم مخصوصا اگر که دیگرانیم باشن که نسبت به اون کار منعت کنن!شاید حس شکستن خط قرمزا براشون جالب تر....
همه چی براشون عادی میشه فقط زمان میبره....

این نسل داغونن

شایان دوشنبه 3 اسفند 1394 ساعت 00:49 http://www.tahvieh17.blogsky.com

پسر خاله جان رو ببر تو خیابون یه سیاحت کنه طفلی..یه هف هشت بار که عاشق و فارغ شه از سرش میوفته!

هه
بدبختی اینجاس ما تشنه تر نشیم ... تغییری پیدا نمی کنیم

تارا یکشنبه 2 اسفند 1394 ساعت 22:35 http://www.shaanaar.blogsky.com

شاید....

تارا یکشنبه 2 اسفند 1394 ساعت 14:37 http://www.shaanaar.blogsky.com

پسرخاله جان فقط احساسات و تمایلات طبیعی داره....!

پسرخاله جان است دیگر
فک کنم من غیر طبیعیم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.