می دانم دگر تو را به من امیدی نیست
اما سرسخت پای این باور خواهم ماند که زمانی ما را بهم محرمیتی بود
بی شک هربار که سینا را ببینم یاد تو خوام افتاد
و اما می دانم که برای دیدنم هیچ شوقی نیست
مجهول!ولی شاید حرف دل....هنوز دقیق نمیدونم چرا ولی بعضی چیزا باید اتفاق بیفته متاسفانه گاها باب میل مام نیس!امیدوارم خواسته ی دلتون با مصلحت خدا یکی باشه:)
مرسی دعاتون خیلی قشنگ بود
بیچاره دل....!
مجهول!ولی شاید حرف دل....
هنوز دقیق نمیدونم چرا ولی بعضی چیزا باید اتفاق بیفته متاسفانه گاها باب میل مام نیس!
امیدوارم خواسته ی دلتون با مصلحت خدا یکی باشه:)
مرسی دعاتون خیلی قشنگ بود
بیچاره دل....!