لودگی

تهوع نوشت

لودگی

تهوع نوشت

رمان

اوضاع همیشه با ادبیات بهتر می شود

لامصب خلسه عجیبی در خودش دارد

و سپس حسرت

حسرت اینکه که چرا آدمیرال خسته ای که نیستی که سربازانت به تو خیانت کرده باشند

و تو که همه آن ها را بنام می شناختی اکنون تنها مانده باشی

و اینکه معشوقه ات از ابتدا هیچگاه تو را دوست نداشته است

فسمتی بود از مازوخیسم ادبی من....

پ ن:

دیروز فهمیدم زنان بسیار زود معشوقه هایشان را فراموش می کنند اما مردان تا ابد به انها می اندیشند و رویا بافی می کنند

اینکه کدام یک احمق تر است یا کدام یک رذالت بیشتری دارند هنوز برایم جای سوال دارد .

tehran

آنهایی که از شهرستان آمده باشند تهران

می دانند اینجا بعضی چیزا خیلی فرق دارد

مخصوصا اگر از یک شهر کوچک آمده باشی

در شهرهای کوچک کم پیش می آید کسی به یکباره شروع به حرف زدن با یک غریبه کند

کسی به یکباره دست یک غریبه را بگیرد

کسی به یکباره مهربان نگاهت کند

ولی در تهران می شود

آدمهای تهران آدمهای عجیبی هستند

می دانید

گاهی اینجا

دخترهایی را می بینم که آرایش غلیظ دارند

غریبه اند اما مهربان نگاه می کنند

و یکباره ممکن است دستت را بگیرند

اما راستش من دلم نمی آید برای اینها دندان تیز کنم

وقتی می بینمشان متاسفم می شوم برای خودم

برای جامعه ام

برای ملتم

برای علافهای سیاسی حقوق بگیرم

این دخترها...اینها خراب یا جلف نیستند...اینها در زندگیشان مشکل داشته اند...اینها حتما یک جایی کمبود داشته اند

رذالت خیلی غریبی می خواهد که برای اینها دندان تیز کنی

.

.

.

نمی دانم تا عید پستی داشته باشم یا نه....عید مسخره همگیمان شاد

دوستان دوستان دوستان

دوستان دلم گاهی تنگتان می شود

اینکه نمی نویسید

اینکه کمتر می نویسید

اینکه نیستید

اینکه رفتید

و اینکه من تنهایم

همین است زندگی

همین کوفتی عوضی

هیچ چیزی نمی ماند

چه من و چه شما

و چه عجیب دلم هوای نوشته هایتان را کرد

تارا...سمانه...شایان...علی...صاف...اون دختره ی همجنسگرا...اون دختر باهوش...نیستید


من

خب راستش

من جثه ی نحیفی دارم

استخوانی

لاغرمردنی

از این حرفا

و روحیه ی کوفتیم شدیدن حساس

و وقتی سرما می خورم....انسان متظاهری می شوم سر خورده که به سرعت از همه فررار می کند که نکند کسی از او این مرض کوفتی را بگیرد


و وقتی سرما می خورم چقدر به مرگ نزدیک می شوم من....مسخره است

مرگ

شبیه قبرستان شده ایم...چه خودمان  

چه وبلایگهایمان